نامه شماره یک
سلام آینده می آید رونده می رود من مانده ام با چه ها و چگونه هایم... عجیب است حال من و هوای شهرم دیو و دد که نه این همه ماشین این همه همهمه ملولم کرده انسان که نه بیشه زار و لفورم آرزوست هی هوای بیکسی...
View Articleنامه شماره دو
خدا قوت ري را هي هميشه پر از لحظه هاي بيكسي من چشم هاي تو برف كه آب شود معلوم مي شود به كدام جنازه نماز مي بردند آه هاي سرد من
View Articleنامه شماره 3
از سرزمين هاي شمالي همه بوي باران را مي فهمند برف اما بوي باروت مي داد براي مردمانم
View Articleنامه شماره 4
معلّم یک کودکستان به بچه هاى کلاس گفت که میخواهد با آنها بازى کند. او به آنها گفت که فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکى بردارند و درون آن، به تعداد آدمهایى که از آنها بدشان میآید، سیب زمینى بریزند و با خود...
View Articleدیگه کی می نویسه جز من ری را
هههههههههه خخخخخخخخخخخخخخ فرض می کنم که یه سری تو آنگولا هستن فرض می کنم مثه سال پیش ایرانه اونجا فرض می کنم که تو سایر شبکه های اجتماعی نیستن فرض می کنم که اندروید ندارن فرض می کنم که اینترنت دایال آپ...
View Articleروستای رودبار آمل مازندران یا همان روآر به روز آوری شد
پیششماره=011 وبگاه=http://rooar.blogfa.com مراسم ظهر عاشورای رودبار یا به محلی روآر در مازندران زبانزد است.و عزاداران نزدیک به بیست روستای اطراف روآر در این روز برای عزاداری امام حسین به رودبار...
View Articleسلام
...نه، مسافرت خويش را به پاس چند روز تجدید دیدار، كوتاه مكن. جدا بهتر این است که باز هم یکدیگر را نبینیم. باور کن : اگر در کنار من باشی بیشتر از این در اندیشه تو نخواهم بود. نمی خواستم مایه آزردگی خاطر...
View Articleدرباره شایق (مرتضی) فلاح
نوشتن و صحبت کردن از عزیزی از دست رفته اون هم یه جوون خیلی سخته چند باری خواستم از شایق جان بنویسم و نشد نمی شود و شایق فلاح.... نه! باورم نمی شود هر وقت که بهش فکر می کنم یاد یه بچه کوچیک با یه قیافه...
View Article